![سادات افغانستان و فرصت ها و چالش ها](https://ketabton.com/book-cover/16385/large.jpg)
سادات افغانستان و فرصت ها و چالش ها
سیدمحمدرضا علوی
ارزش گفتن دارد که در یک بعد از ظهر، طبق عادت همیشه گی در مدرسه ی فیضیه نشسته و مشغول گپ دوستانه بودیم که متوجه شدم [مرحوم] سیّدرحمتالله صدر مزاری که به همراه شخص ناشناس در فاصله ی ۲۰ متری ما نشسته بود، انگشت خود را به طرف من دراز کرد و مرا به آن شخص بغل دستی خود معرفی نمود؛ لحظاتی بعد [برای اینکه سوء تفاهم نشود] از جای خود بلند شد و آمد نزد من سلام وعلیک کردیم، گفت آن شخصی که میبینی نواسه ی شیخ سلطان مزاری است، در مشهد ساکن است، مهمان من است، حالا از من پرسیده که «همی سیّد علوی بیخط کیست؟» و من تو را نشان دادم... من فهمیدم اصل گپ کجا است. کتاب روز بهروز چاقتر و فربه تر میشد و شعاعش فراتر میرفت؛ سیّدجعفر عادلی حسینی از کابل با من تماس گرفت و گفت کتاب را بفرست تا در کابل چاپ کنم. کتاب را PDF کردم و برایش فرستادم، ایشان PDF مرا شکست و چند مورد جزئی <که مهمترین آن حکایت غصب مسجد و زمین خاتم الانبیاء بود> را بر آن افزود و با صفحه آرائی خیلی خراب و درهم و برهم چاپ کرد و تعدادی برای من در قم فرستاد. عادلی موفق شده بود شمار قابل توجهی را به دست مخاطبان و کتابخوانان برساند، چون هرکس که از کابل با من صحبت میکند اذعان میدارد که کتاب «سیّدزدائی» را خوانده یا دیده است. امّا اینطوری که شنیدهام تعداد بیشتری را جناب حاجی محمد محقق از کتابفروشی ها جمع کرده و با آن حمام خانه ی خود را گرم نموده است. آقای عادلی در یک مورد، خودش به من گفت: در جلسه ی بودیم که جناب محقق نیز در آن حضور داشت؛ در پایان جلسه [گویا هنگام نان خوردن یا چای خوردن] آقای محقق آمد به میز ما و در کنار من (عادلی) نشست. شروع کرد از کتاب سخن گفتن و زیاد چیزها گفت؛ در پایان اخطار داد: «اگر این کارها پایان نیابد، تروربازی شروع میشه!»
Views: | 112 |
Downloads: | 40 |
Language: | Dari |
Category: | History books |
File Type: | |
File Size: | 26.41 MB |
This content was uploaded by our user in good faith, assuming they have permission to share this book. If you own the copyright and believe it is wrongfully on our website, please follow our simple DMCA procedure by clicking here to request removal.
There are worse crimes than burning books. One of them is not reading them.
About the time we can make the ends meet, somebody moves the ends.
You and I come by road or rail, but economists travel on infrastructure.
Whenever you read a good book, somewhere in the world a door opens to allow in more light.
A good book has no ending.
The four most expensive words in the English language are, ‘This time it’s different.’
When one door of happiness closes, another opens; but often we look so long at the closed door that we do not see the one which has been opened for us.
I lived in books more than I lived anywhere else.